Linguiralism in Linguistic Secular

پیشکش به پیش‌گاه پیمان غلامی :


آب که سر بالا بریند

قورباغه‌ها همگی کانت می‌خانند

راست افراطی

سرب می‌جود با طعم سجاده

و گلوله می‌شاشد با ضمانت‌نامه‌ی فارسی

کون‌های گشاد

دنال بوزینه‌های پیر لکه می‌دوند

جاکش دیروزی

فقه درس می‌دهد امروز

و کلمه‌های دمده

جای نقطه‌ها را گم می‌کنند

سیاست از دین خداست

3 نظرات:

پیمان گفت...

خراب-مان کردی رفیق!

این شعر را بسیار میپسندیم!
تلاش نیز کردیم به آن-زبانی-اش بدل سازیم!
حتمن تمامش خاهیم ساخت!

به اخلاقیات نا-داشته-مان سوگند!

باز هم درود!
از همه جهات ارادت-مندیم!
بسیار!

3tigh گفت...

به پیمان :

ناقابل است ... خیلی ناقابل!

یک دیوانه گفت...

خیلی باحال بود
هم خندیدم و هم گریستم
دوستت ژاکو